یک روز غضنفر میره قهوه خونه ، ۲ تا چایی میخوره ، ۵ تا چایی میخوره ، ۱۰ تا چایی میخوره ، ۱۵ تا چایی میخوره د قهوه خونه چی شاکی میشه میگه : مرده حسابی خسته نشدی اینهمه چایی خوردی د غضنفر میگه : راست میگی والله ، یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در ره دد
******************************************
ترکه تو تاکسی نشسته بوده، از بغلیش میپرسه: ببخشیدآقا ساعت چنده؟ یارو میگه: ساعت دو و ربع. ترکه میگه: آخ جون! یه ساعت دیگه میرسم خونه شورت خانم رو در میارم، چه حالی میده! یارو یه نگاه به ترکه میکنه، هیچی نمیگه. بعد از یک مدت باز ترکه میپرسه: ببخشید ساعت چنده؟ یارو میگه: دو و نیم. ترکه میگه: آخ جون! سه ربع دیگه میرسم خونه، شورت خانم رو در میارم، چه حالی میده! باز یارو یکم چپچپ ترکه رو نگاه میکنه ولی چیزی نمیگه. دوباره بعد یه مدت ترکه ساعت میپرسه، مرده میگه: یک ربع به سه. ترکه دادمیزنه: ایول! جونمی! نیم ساعت دیگه میرسم خوه،شرت خانم رو درمیارم،آی حال میده!! مرده شاکی میشه میگه: آقا این چرت و پرتا چیه میگی؟! زشته، قباحت داره، زن و بچه اینجا نشستن. ترکه برمیگرده میگه: آقا چرت و پرت نیست، من صبح عجله داشتم اشتباهی شورت خانم رو پوشیدم
****************************************************